Shahin Najafi – Mehdi
متن آهنگ مهدی از شاهین نجفی
مهدي سنگ روي يخ کردي ما رو / اين همه صدات ميزنيم دست ما رو…
نميگيري و نميشنوي اين دعا رو / مهدي تا کي صدا بزنيم خدا رو؟
مهدي سنگ روي يخ کردي ما رو / اين همه صدات ميزنيم دست ما رو…
نميگيري و نميشنوي اين دعا رو / مهدي تا کي صدا بزنيم خدا رو؟
فرجتم مال اوناس که با اسم تو / صدتا مث منو ميخرن و ميفروشن
ما که جد در جد توسري خوردهايم / تو اخبار زنده و تو آمار مردهايم
وقتي دستت خاليه سر به راه / شيرهمونو کشيدهن مهدي کجايي؟!
شکم گرسنه که صداش درنمياد / تو، تو چاهي و نميدوني ما کجاييم!
فشار اين تحريم آمريکايي / جز واسه کسي مث منه خدايي؟
همه چي بيهدفه جز يارانهها / اونم هدفمند شده برا اقتضايي…
که مغز امثال من نميکشه / مغز ما کجا و دولت ولايي؟!
جون تو آقا خستهم از زندگي / بگير اين جونُ راحت شم خدايي
يه زمان واسه يه کسي ما مستضعفيم / وعدهي آب، برق خونهي کذايي
يه زمان بايد بجنگيم و بميريم / الکي الکي “کربلا! ما ميآييم”
هشت سال سازندگي سرکاري / آقازادههاي دوبي و لندن و هاوايي
هشت سال گفت «گفتمان» و خنديديم / ۱۸تير و شهيد دانشگاهي
خليج و نفت توش که ديگه مال ما نيست / شديم بچه، بچه يتيم سر راهي
هر چي خاک قبر کوروش کبيره / عمر شما باشه آقا؛ کي ميآيي؟
غم داريم و پر بغضيم مهدي / تو نيستي يا چشاتو بستي مهدي؟
غم داريم و پر بغضيم مهدي / تو نيستي يا چشاتو بستي مهدي؟
مهدي سنگ روي يخ کردي ما رو / اين همه صدات ميزنيم دست ما رو..
نميگيري و نميشنوي اين دعا رو / مهدي تا کي صدا بزنيم خدا رو؟
مهدي سنگ روي يخ کردي ما رو / اين همه صدات ميزنيم دست ما رو..
نميگيري و نميشنوي اين دعا رو / مهدي تا کي صدا بزنيم خدا رو؟
مهدي سنگ روي يخ کردي ما رو / اين همه صدات ميزنيم دست ما رو..
نميگيري و نميشنوي اين دعا رو / مهدي تا کي صدا بزنيم خدا رو؟..نگاه میکنم از غم به غم که بیشتر است
به خیسی چمدانی که عازم سفر است
من از نگاه کلاغی که رفت فهمیدم
که سرنوشت درختان باغمان تبر است
به کودکانه ترین خواب های توی تنت
به عشق بازی من با ادامه بدنت
به هر رگی که زدی و زدم به حس جنون
به بچه ای که توام در میان جاری خون
به آخرین فریادی که توی حنجره است
صدای پای تگرگی که پشت پنجره است
به خواب رفتن تو روی تخت یک نفره
به خوردن دمپایی بر آخرین حشره
به هرگزت که سوالی شد و نوشت کدام
به دستهای تو در اخرین تشنج ها
به گریه کردن یک مرد آن ور گوشی
به شعر خواندن تا صبح بی هم آغوشی
به بوسه های تو در خواب احتمالی من
به فیلم های ندیده به مبل خالی من
به لذت رویایت که بر تن کفی ام
به خستگی تو از حرف های فلسفی ام
به گریه در وسط شعرهایی از سعدی
به چای خوردن تو پیش آدم بعدی
قسم به این همه که در سرم مدام شد
قسم به من به همین شاعر تمام شده
قسم به این شب و این شعر های خط خطی ام
دوباره برمیگردم به شهر لعنتی ام
به بحث علمی بی مزه ام در گوشت
دوباره برمیگردم به امن آغوشت
به آخرین رویامان به قبل کابوسه
دوباره برمیگردم به اخرین بوسه
نظرات