Maslak – Gom o Goor
متن آهنگ گم و گور از مسلک
ثانیه ها زدن رو هم چک تو دنیای خودم گم و گورم و پرت
یچی بین خوبم و بد یه بازیگرم لا این همه صورت و نقش
من اصلا چطوری دارم میکنم روزمو شب
نمیدونم گاهی وقتا فکر میکنم کورمو و کر
تو رگام زده خونمو یخ هر سری من سیگارمو ترک میکنم اون منو نه
فکر و خیالا پا پیچم میشم یجا هایی شعر میشه یجاهایی سرگیجه
د بگو دنیا فایدش چیه وقتی مثل فیلم هندیا خالی بندیه
میخوام اعتراف کنم منم زاییدم زیرش تصویر زندگیم حسابی برفیه
خطر از بغلم لایی رد میشم مخمم بیست چهاری تعطیله
از این آدما چی نصیب ما شد واسه رفیقا پله ایم واسه غربه ها پل
ببر جای دیگه لطیفه هاتو این طرف سر پول میذارن روی شقیقه ها کلت
خودم نمیدونم کجا وایستادم تو این شهر که مثل پارکا مخا تاب دارن
من از جنس آسمونم رو زمین مسافرم
با رفیقم اون بالا قرار ملاقات دارم
گم و گورم خیلی وقته منو کسی اینجا نمیفهمه
دلم میخواد بیاد یکی از غیب مثل این آدما نباشه که سه پیچن بهم
گم و گورم خیلی وقته منو کسی اینجا نمیفهمه
دلم میخواد بیاد یکی از غیب مثل این آدما نباشه که سه پیچن بهم
من از ته کوچه های ترس میومدم دوستام گفتن پشتمن و لفظ میومدن
شب میرفتم سر کار و عصر میومدم
انقدر دعا کردم پاره کردم تسبیح اونقدم
تا که خدا آخرم شد موجا که ببرتم با خودش
من نپرسیدم کجا
نظرات