Pyruz – Miravam
متن آهنگ می روم از پیروز
میروم از شهر تو آخر دگر عشقی نمانده
یاد تو چون یادگار زخمی به قلب نشانده
گم شدن در عشق بیهوده ی تو دیوانگی بود
ای دل تنها ندیدی دشمن تو خانگی بود
عمری من شب زنده دار قصه ی عشق تو بودم
صد ترانه عاشقانه از تو و عشقت سرودم
بعد از این ای بی وفا عمر وفای من گذشته
قصر رویاهای من در سینه ام ویرانه گشته
نه دگر با تو بسازم
نه به آه تو بسوزم
نه دگر نگاه غمگین
به گذرگاهت بدوزم
نه دگر یادت کنم من
نه سراغت را بگیرم
نه دگر اشکی بریزم
نه ز خنجرت بمیرم
می گذارم پشت سر افسانه ات را ای غریبه
آن نگاه عاشقانه در دو چشم تو فریبه
میروم از روزگارت چون گذشته ها گذشته
دست سرنوشت سرانجامی دگر بر ما نوشته
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از پیروز
نظرات