Zaki Shamsabadi – Mosafer
متن آهنگ مسافر از زکی شمس آبادی
آرزوی من همین بود که به تو سفر کنم
امشبو کنار گلدسته ی تو سحر کنم یه مسافر غریبم
عاشقم یه زائرم اومدم حاجتمو از تو بگیرم و برم
اومدم حاجتمو از تو بگیرم و برم
اومدم این همه راهو که به تو تکیه کنم
بشینم گوشه ی صحن و دل سیر گریه کنم
بگم از عالم و آدم از هیایو خسته ام
حاجتم روا کن ای ضامن آهو خسته ام
حاجتم روا کن ای ضامن آهو خسته ام
دیدن کبوترات دلو هوای میکنه
قلب من پیش تو احساس گدایی میکنه
عجب آرامشی دارم این شبا تو حرمت
میرم انگاری که دارم با خودم میبرمت
کمکم کن که من از شهر تو با خنده برم
کمکم کن نذار از پیش تو شرمنده برم
اومدم این همه راهو که به تو تکیه کنم
بشینم گوشه ی صحن و دل سیر گریه کنم
بگم از عالم و آدم از هیایو خسته ام
حاجتم روا کن ای ضامن آهو خسته ام
حاجتم روا کن ای ضامن آهو خسته ام
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از زکی شمس
نظرات