Navid Zardi – Yari
متن آهنگ یاری از نوید زردی
چرا مرا این همه به بازی گرفتهای من که عروسکت نیستم
هنوز یک بازی را تمام نکرده
بازی جدیدی را شروع میکنی
به دنبالت افتادهام و نمیدانم که این عشق مرا به کجا میکشاند
سالهاست که همه عمرم کابوس و از خواب پریدن است
من که بیشتر از عروسکت تشنه آغوش توام
لیکن او در بهشت و من در دوزخ زمانهام
بدون شک تا به کنون هیچ اشکی از چشمان او ندیدهای
با این حال نازش را میکشی و صدهابار اشکهایش را پاک کردهای
اگر دوستت نداشتم به اندازه تمام دنیا به یاد تو نمیبودم
من با احساس چرا باید به عروسک بی جان حسودی کنم
من که بیشتر از عروسکت تشنه آغوش توام
لیکن او در بهشت و من در دوزخ زمانهام
چرا مرا این همه به بازی گرفتهای من که عروسکت نیستم
هنوز یک بازی را تمام نکرده
بازی جدیدی را شروع میکنی
به دنبالت افتادهام و نمیدانم که این عشق مرا به کجا میکشاند
سالهاست که همه عمرم کابوس و از خواب پریدن است
من که بیشتر از عروسکت تشنه آغوش توام
لیکن او در بهشت و من در دوزخ زمانهام
بدون شک تا به کنون هیچ اشکی از چشمان او ندیدهای
با این حال نازش را میکشی و صدهابار اشکهایش را پاک کردهای
اگر دوستت نداشتم به اندازه تمام دنیا به یاد تو نمیبودم
من با احساس چرا باید به عروسک بی جان حسودی کنم
من که بیشتر از عروسکت تشنه آغوش توام
لیکن او در بهشت و من در دوزخ زمانهام
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از نوید زردی
نظرات