Bahram Hasiri – Payan Entezar
متن آهنگ پایان انتظار از بهرام حصیری
نسیم کوی یار آمد به پایان انتظار آمد
فروغ لاله در صحرا ، چراغ شام تار آمد
سبا آمد به سرمستی گل شادی به بار آمد
نگار من ، نگار من به باغ دل نشسته
گل آمد بوی یار آمد که خار غم شکسته
بردی دل از دستم که من مستم از آن مینای ساقی
مستی کند شادم کند شادم در این شب های باقی
مرغ سحرزادم به فریادم به باغ زندگانی
دادی چو پروازم در آوازم به اوج بی نشانی
در این گلشن زیبا ، تو را خوانم
گل آرا شو بیا ای راحت جانم
با این گل آرایی ای آیت زیبایی
چون لاله ی صحرایی آیینه ی دل رایی
داد از غم تنهایی تا چند شکیبایی
با این دل شیدایی وقت است که باز آیی
چراغ اگر روشن نسازد خانه ی ما را
صفای اشک گلشن می کند کاشانه ی ما را
نظرات