Mohammad Bibak – Paye Piadeh
متن آهنگ پای پیاده از محمد بیباک
من خیس تر از این پلکام که نمیشه هیچ رقم این وسط گیر کردم
من شدم یه آدمی که دیگه حرف نمیزنم فقط میشنوم
دیگه انتظاری ندارم نه از طرف تو نه از هیچ طرف
فقط بدون روزایی که نیستی خیلی سخت میگذرن
من صبوری از بهر نبودم اصلا هنوزم نیستم هنوزم همون آدمِ کبود و خستم
هنوزم همونم که بارون دارم برات تو میکردیش داغون با رفتارات
آسون با افکارات اونم میشد آروم با اشعاراش
درد اینه از اون خسته ترام اونایی که زوجن با دست نشون میدن فرد اینه
ولی بسه مرام حال نداری همه رو از سر باز کنی بال نداری ولی میخوای پرواز کنی
سر سخت بودی الان سر راست شدی شکاک طوری که به نزدیکترین کساتم وسواس شدی
کل شهر گشتم پای پیاده با پای پیاده
واسه گم شدن که اینجا راه زیاده آره راه زیاده
من همه کوچه ها رو رفتم فهمیدم که آدما از سنگن
بعد این شبا داره روز میادش میدونم روز میادش
آسمون باس آبیش کرد مثل ورقه که واس پر کردنِ برعکسِ بغض که باید خالیش کرد
همیشه تو زندگی دیدی بازنده هایی که میگن این یکی رو نمیشد کاریش کرد
تو از کدومایی تنبلایی که نجنگیده میبازن و میکنن ماس مالیش بعد
میکنی هوسِ جاده هراز گه گاهی کسل طوری تو بامِ فراز
نه میگی چته نه میخوای درد ول کنی نه کهنه تریپته نه میخوای اخم ول کنی
تا نیاد کسی قدیما نشه تکرار عشق تو این مسیر به زورم نشه انداخت
جوونه کالبدم از درون که سالخوردم هرچی دوییدم نرسیدم من کال مردم
آدما از کنارم راحت رد میشدن منم زخمی شدم مار خوردم افعی شدم
فهمیدم از این بعد هرچی شد من احساساتم از آدمای این شهر مخفی کنم
کل شهر گشتم پای پیاده با پای پیاده
واسه گم شدن که اینجا راه زیاده آره راه زیاده
من همه کوچه ها رو رفتم فهمیدم که آدما از سنگن
بعد این شبا داره روز میادش می دونم روز میادش
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از محمد بیباک
نظرات