Ghiti Pashaei – Sadafhaye Shkasteh
متن آهنگ صدفهای شکسته از گیتی پاشایی
بر لب دریا نشستم
همچو دوران گذشته
یادم آمد بی تو جانا
عهد و پیمان گذشته
موج دریا بوسه میزد
بر صدفهای شکسته
پیر و قایقران ز دریا
میرسید با جان خسته
یادم آمد آنچه گفتی
قصه ی مهر و وفا بود
چشم مست پر غرورت
با غم من آشنا بود
قلب من میمیرد اکنون
بعد از آن بیگانگی ها
گشته رسوایی نصیبم
بعد از آن دیوانگی ها
بعد از آن دیوانگی ها
یادم آمد آنچه گفتی
قصه مهر و وفا بود
چشم مست پر غرورت
با غم من اشنا بود
قلب من می میرد اکنون
بعد از آن بیگانگی ها
گشته رسوایی نصیبم
بعد از آن دیوانگی ها
بعد از آن دیوانگی ها
بعد از آن دیوانگی ها
بعد از آن دیوانگی ها
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از گیتی پاشایی
نظرات