Amanollahe Tajik – Safar Rafteh
متن آهنگ سفر رفته از امان الله تاجیک
سفر کردی دل تنگم آرام کی گیرد کجا رفتی چرا رفتی چرا کردی فراموشم مرا آخر کشد دوری عزیزم از سفر برگرد مشو راضی به جای تو شود غمها هم آغوشم مشو راضی به جای تو شودغم ها هم آغوشم او هم بار سفر بست تنها ماندی دل من بی او در دام غم ها بر جا ماندی دل من او هم بار سفر بست تنها ماندی دل من بی او در دام غم ها برجاماندی دل من تا دور از آن دلدارم من چون چشم او بیمارم من بر میخیزد بی اوهر شب از جان آه گویم هر شب درد هجرانم با ماه بر میخیزد بی اوهر شب از جان آه گویم هر شب درد هجرانم با ماه بی او دیگرمن کی گیرم آرام بی او کی خواهم از زندگی کام از زندگی کام مانده ام تنها میجویم او را هر جا روم همچون صبا من ز هر گذر هر چه دیدم من بوده از دوری یارب ره و رسم سفر از جهان ببر مانده ام تنها میجویم او راهر جاروم همچون صبا من ز هر گذر هر چه دیدم من بوده از دوری او هم بار سفر بست تنها ماندی دل من بی او در دام غم ها برجا ماندی دل من
نظرات