Saeid Khansari – Sahar Nemishod An
متن آهنگ سحر نمی شد آن از سعید خوانساری
ای کاش سحر نمیشد آن شب
از صبح خبر نمیشد آن شب
ای کاش که فجر سر نمیزد
یا آنکه سحر نمیشد آن شب
ای کاش که ماه روشن شب
پنهان ز نظر نمی شد آن شب
ای کاش که ناخدای هستی
در کام خطر نمی شد آن شب
ای کاش علی ولی داور
از خانه برون نمی شد آن شب
محراب ز خون پاک حیدر
ای کاش که تر نمی شد آن شب
ای کاش که این جفا و بیداد
صادر ز بشر نمی شد آن شب
ای کاش که خون دل یتیمان
از داغ پدر نمی شد آن شب
از صبح خبر نمیشد آن شب
ای کاش که فجر سر نمیزد
یا آنکه سحر نمیشد آن شب
ای کاش که ماه روشن شب
پنهان ز نظر نمی شد آن شب
ای کاش که ناخدای هستی
در کام خطر نمی شد آن شب
ای کاش علی ولی داور
از خانه برون نمی شد آن شب
محراب ز خون پاک حیدر
ای کاش که تر نمی شد آن شب
ای کاش که این جفا و بیداد
صادر ز بشر نمی شد آن شب
ای کاش که خون دل یتیمان
از داغ پدر نمی شد آن شب
نظرات