Mohammad Bibak – Sar Omad Zemston
متن آهنگ سر اومد زمستون از محمد بیباک
تو بزار من پاشم نمیخوام از غم باشم نمیخوام که نباشم یا کم باشمو کم باشه من تلاشم
آه بزار من پاشم حرفام قطعا هست تا شب صبح شد ببینم هرجا شب ترورش کنم در جا صف
همینه که میبینی دست پاچم میخوام سر باشم سوا شم از بدیا قدیما رو بسپارم به فراموشی نشم انصافا
هم آغوشه هر آغوشی امسال پس میتونی ببینی که انسانم
میتونی ببینی که درجا نزدمو من جا نزدمو هر جا غزلمو بشنوم میگن تشنمن
ولی عقب نمیشینم من یکم هرچی که از من بد میگن بیشتر
به همون اندازه پیشرفت توی راه تا نور ماه نگو به من دور راه
گل ها دوباره بو میدن شکوفه ها روییدن واسه نسلی که پره دیدن
نسلی که روز های سخت تر از اینم دیدن ولی به امید این بهار با امیدن
سر اومد زمستون شکفته بهارون گل سرخ خورشید باز اومد و شب شد گریزون
وقتی درختا هم میخوابن خیلی از ماها بی خوابن این روزا اینجاها بی تابن از دل پاک دل خاک میتابن
نور امیدو میدن خبر خوشی رو دیدن من نه منم نه منم من من من اثرمو نظرمو من نم نم
میزارمو بیزارم من از دستم بیمارمو بیکارمو چون دست بستم
واسه این حرفا من خواب دیدم زمستون گذشته مدرک حرفم اینه برفا آب میشن
از دلو سر بی تاب می شن وقتشه دلامون ابی شن
با تک تک شکوفه ها دست میدم پس میگم اونا ترسیدن از همون نسلی که آورده دووم
زیر این همه مشکلات باز زندن با یه پشتکار واسه رشد کار
نسلی که استوار ایستادن دنیا به اونا بیست داد
نسلی که اهریمن اونارو در پی تحریمن نسلی که یکرنگن نسلی که نسل جنگن
نسلی که زیر موشک های عراقن نسل خونه های طلاقن تو غربت و فراقن
سر اومد زمستون شکفته بهارون گل سرخ خورشید باز اومدو شب شد گریزون
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از محمد بیباک
نظرات