Siamak Abasi – Shahr Khali
متن آهنگ شهر خالی از سیامک عباسی
شهر خالی جاده خالی کوچه خالی خانه خالی جام خالی سفره خالی ساغر و پیمانه خالی ♫♪♭
کوچ کردند دسته دسته آشنایان عندلیبان باغ خالی باغچه خالی شاخه خالی لانه خالی
وای از دنیا که یار از یار میترسد غنچه های تشنه از گلزار میترسد ♫♪♭
عاشق از آوازه ی دیدار میترسد پنجه ی خنیاگران از تار میترسد
شهسوار از جاده هموار میترسد این طبیب از دیدن بیمار میترسد ♫♪♭
سازها بشکست و درد شاعران از حد گذشت سالهای انتطاری بر من و تو بد گذشت
آشنا نا آشنا شد تا بلی گفتم بلا شد ♫♪♭
گریه کردم ناله کردم حلقه بر هر در زدم سنگ سنگ کلبه ی ویرانه را بر سر زدم♫♪♭
آب از آبی نجنبید خفته در خوابی نجنبید …
شهر خالی جاده خالی کوچه خالی خانه خالی جام خالی سفره خالی ساغر و پیمانه خالی♫♪♭
کوچ کردند دسته دسته آشنایان عندلیبان باغ خالی باغچه خالی شاخه خالی لانه خالی
چشمه ها خشکید و دریا خستگی را دم گرفت آسمان افسانه ما را به دست کم گرفت♫♪♭
نظرات