توضیحات

Hatef – Shahre Bi Del

 

متن آهنگ شهر بی دل از هاتف

 

دوباره آتش عشقم به سر زد

بیا ترسم قلم دستم بلرزد

تو را گفتم برو چندی دگر راه

که در این آسمان گم کرده ره ما

کجا عشقی تواند کرد منزل

به شهری که ندارد هیچ کس دل

دوباره آتش عشقم به سر زد

بیا ترسم قلم دستم بلرزد

تو را گفتم برو چندی دگر راه

که در این آسمان گم کرده ره ما

بیابم رنگی از رنگین کمانی

ببر زین جا مرا هر جا که دانی

نه جای من نه جای توست اینجا

که باید دست از دل شست اینجا

کجا عشقی تواند کرد منزل

به شهری که ندارد هیچ کس دل

قلم تنها سفر کرد آخر آن شب

گریزان بود از جهل مرکب

فراخوان ذورقش از بهر بی دل

فراری شد قلم از شهر بی دل

چنان میرفت که از باد اشکو بارید

نماند آنجا دلش بی یادگاری

زخون خود دادم قطره ای چند

که بنویسم برایش آخرین پند

به اشک و زاری و با ناله و آه

شنیدم با خود این میگفت در راه

ندارد هستی بی عشق رنگی

نوشت آن شب قلم بر تخته سنگی

اگر چه با دلی پر وهم میرفت

شنیدم سوی شهر فهم میرفت

نه جای من نه جای توست اینجا

که باید دست از دل شست اینجا

کجا عشقی تواند کرد منزل

به شهری که ندارد هیچ کس دل

 

آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از هاتف

🎵 آهنگ حریر از هاتف 🎵

آثار دیگر این خواننده

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *