توضیحات

sogand – Shekayat

 

متن آهنگ شکایت از سوگند

 

این قصه ناقص سر تکمیل ندارد
بشکاف دلم دست کم از نیل ندارد
ندارد ندارد ندارد
از دست دلم رفتی و این دل تو نباشی
عیسی است که در دست خود انجیل ندارد
ندارد ندارد ندارد
دو صد روز از مونه دلداده دوره دوبار یادم نیفتاد
نمی دونم چطور از یاد رفتم که یار یادم نیفتاد
دو صد روز هر شو از خوابش پریدم
خدا می دونه روز خوش ندیدم
دلم چاک چاک یار بی وفا شد
خدا می دونه از یار چی کشیدم
نه ایمون داره نه دل داره نه دین داره یارم
سه تا چیزی که مو از بخت بد هر سه شو دارم
نه عشق حالیشه نه لیلا و مجنون دوست داره
ولم کرده میون غصه های بی شمارم
نه ایمون داره نه دل داره نه دین داره یارم
سه تا چیزی که مو از بخت بد هر سه شو دارم
نه عشق حالیشه نه لیلا و مجنون دوست داره
ولم کرده میون غصه های بی شمارم
شکایت می برم از دل به دلدار
که دست از حال داغون مو بردار
شکوندم توبه دیرینه هر بار
به چشمون خودم رفت دود ای کار
نه ایمون داره نه دل داره نه دین داره یارم
سه تا چیزی که مو از بخت بد هر سه شو دارم
نه عشق حالیشه نه لیلا و مجنون دوست داره
ولم کرده میون غصه های بی شمارم
نه ایمون داره نه دل داره نه دین داره یارم
سه تا چیزی که مو از بخت بد هر سه شو دارم
نه عشق حالیشه نه لیلا و مجنون دوست داره
ولم کرده میون غصه های بی شمارم

آثار دیگر این خواننده

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *