توضیحات

Sina Sae – 441

 

متن آهنگ 4.4.1 از سینا ساعی

 

تو دل کمپین مزش کن

به کلاس پایه و مبانی علوم قافیه داش سینا خوش آمدید

اوضاع کدره فراتر از تصور

هنوز تو شهر میزنم با بکسم دور

میان پیشم و میخوان ازم عکس مردم

همین هم قوت قلب خدا تشکر

این فاز مثبته که هی میده تشعشع

اخم نکن صاف وایستا کج نشو

هنوز تیپ هام لش و بند کفشم شل

مایک جلو رپم میگیره مثل مشعل گر

توجه توجه توجه

از پیش داش ساعی نمیخوره پرچم جم

اندازه من کی داره تو این بازی تسلط

بلدم هر سبکو مثلا رجز طور

بهت میده این مبارز تو قفس قول

که هیچکی نمیاره جلو هوکش تحمل

پس فک مک بم جلوی این تکلم

تمرکز بالاست تا ندم بل

تو این شطرنج هول بکنی زدم گل

تقلبی ها میشن با قلم قر

پس من دارم میترکونم تو فقط زل

چون نیستم همش صوت و دارم تخصص

این یعنی تبحر که روی یه چیز نگه میدارم هم وزنو

هم رو همون حالا موضوع داره میشه عوض لول

وایب خندست جک

الانا کمدینم هم میاد وسط رک

که یه خاطره بیرون بیاره از ته صندوق

یه روز مصاحبه داشتم در صدد شغل

نگم که تو چه استرسی بودم من از صبح

یه آرام بخش هم کافی بود که ریلکس شم خب

خانومم سریع تو یه لیوان آب حل کرد قرص

پوشیدم کت و شلوارمو زدم بعد عطرو

ماشین استارت خورد و بستم کمربندو

موزیک گذاشتم و گرفتم با سر ضربو

دادم از شهرک تا ظفر به ضبطم ول

کات اتاق مصاحبست رنگم سرخ

میخوره رو پیشونیم قطره های عرق سر

تند شده تنفس و کل بدن خشک

چشام به چشای آقا شده رسما قفل

آقا!!! آقا یه آدم کچل خوف

پاهاش چوب کبریت و بالا تنش فت جو

به گردنش داده یه عالمه غبغب فرم

دستاشو تمیز میکنه با پد الکل

تق تق هی میزنه روی ورق مهر

تا سیگار مینتشو درآورد من توهم

یه مردکو دیدم که میزنه به یخمک پک

پاشد و وایساد روبروم و با لبخند گفت

امان از این اقتصاد و از این تورم

من میترسیدم بزنه بهم این لک لک نوک

رو میز یه وزغو دیدم سریع یه مگس خورد

حالا هی رو گوشیم میسکال های زنم تند

پشت پنجره دیدم دست یک دلقک گل

ویسو تا باز کردم خورد پشمم رول

قرص صبحو نخونده بودم رو بستشو

هیچی انگار کوبیدن تو سرم پتک

الان یعنی بیکارم و میدم به یچم فحش

این آشغالا کار اون توله سگه حتما چون

هه هه هو هه هه هو

جمیعا قهقهه تبسم

بسه دیگه داستان و بسه تخیل

بزاریم نقطه پایان این سر فصلو

بگیم از حسی که داده به این فلک اوج

نگین درخشان انسان و قلمروش

همون صدا که میاره برا بشر صلح

یعنی عشق عشق خوش تلآلو

و تویی که در تو اینا شده تبلور

تورو دارم یعنی دارم تا ابد عمر

پیدا شدم تا در تو شدم کم کم گم

تا اومدی اون آدم پکر مرد

شدی نور زندگیم و شدی تجمل

پشتمی که ادامه میدم تو این محل قد

نباشی یه مشت مریضی میکنن تک تک عود

همه چیز میشه از رو توی لوند مد

تو خودت یه تصویر زیبایی با هشتگ وگ

صورتت یه دنیا رو میاره تو تجسم

که چشات دروازشه روم اونو نبند تو

تو ابروهات میزنه هزارتا غزل موج

تو دوش حافظی گرفت با تو این نفس انس

عین افسانه شده قلبتو قلبم زوج

تنت با روحمو روحت با تنم جفت

میشنومت که دارم روز و شبم شوق

شدم فنت سمفونی تو دفتر نت

خیلی خب خیلی خب توقف

تا نشدیم تو این رمانتیک عسل ذوب

بدون تعلل با همین چند خط پل بزنیم به چهارچوب بعدی این ابرشو

با من بیا تا دراری از تو صدف در

روتین ساحل آروم نداره اصلا ذوق

چون تیغ خلاقیت میشه تو این روند کند

پس بادبان ها باز و بکن به بندر پشت

شروع و طلوع آغاز و تولد

هرکی که از سکون در اومد تو این نبرد برد

اگه دور قلعم کندم خندق گود

پس ذهنم هم باید بدم سمت حرکت سوق

شاخ به شاخ ضد ایستا بودن کردم رشد

تو این پنجه به پنجه خم نشد پنج انگشت

زندگی کوتاهه نده به تلش دم

هی ریسک هایی که کردی رو پس نشمر

تشنه ی حس جدید باش وقت نکش

از تجربه های نو بکش با عطش هورت

حالا هرچی دنیا ضایع زده دستم بر

دوتا تلنگر تلاش آره طمع فول

من موندم مثبت و داد بهم این سفر مزد

چون که خودم با خودم نکردم بد برخورد

با ترسم روبرو شدم و گفتم مرگ بر تو

هی اون نمیمرد هی من میشدم ضرب در دو

این مغزم هم چیزی غیر از این رمز نشنفت

که با همه وجود لحظتو مزش کن

با همه وجود لحظتو مزش کن

آثار دیگر این خواننده

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *