Pishro – Sokout
متن آهنگ سکوت از پیشرو
میگن همه چی خوبه شیطان هیچ تسلطی بر من نداره
من لونه ی آبی خودمو نقاشی میکم و کاری به کسی ندارم
نه فقط سایه هامو دنبال نمیکنم هیچوقت….
چرا خیلی ها نا امیدن من تو لحظات کمبودت با تو میشم
اونکه بد بود و نارو میزد بادو میزد آینه ی زندگیتو بکن صاف و بی خط
نگو خیلی ها نا امیدن من تو لحظات کمبودت با تو میشم
اونکه بد بود و نارو میزد بادو میزد آینه ی زندگیتو بکن صاف و بی خط
نمیمونیم زیر دیوار نور هنوز تو آسمون خدا به هممون میره میاد
اینکه یکی زیاد یکی کم خودت میخوای بشی در سفیدیا سفیدن ببینم
با خودت چی کار کردی تا چند وقت دیگه نور خورشید میره میاد سردی
بی خود بیراه رفتی تو آدمی از اینجا شروع کن زندگی بی حالت نی
زمین یه مدرسه ست با معرفت بی دردسری توش با قلب سبز
اما سنگها میشن در قبر تنگ که امروزو ببین از آینده بعد بترس
مامان برام کارای زیادی کرد مرسی با تو وجود سیاهی هم ترکید
نگاتیو عکسها زیاد میشن قیچی دیگه با خدا برام بیماری هم عیب نی
چرا خیلی ها نا امیدن من تو لحظات کمبودت با تو میشم
اونکه بد بود و نارو میزد بادو میزد آینه ی زندگیتو بکن صاف و بی خط
نگو خیلی ها نا امیدن من تو لحظات کمبودت با تو میشم
اونکه بد بود و نارو میزد بادو میزد آینه ی زندگیتو بکن صاف و بی خط
یه کم دورتر از بالای کوه من حرف میزنم بگو کی اونارو گوش کرد
آدمای هوشمند که پوشک نمیبندن و خوبن و دوست سکوتن
جلو سکوتمو گرفتن و دودم گفتم باید بی کدورت از غروب عبور کرد
غولهای آهنی زیادن تو دنیا منم بدی هارو جا میندزام تو گودال
رمان نمینویسمو تو حبابم نیستم
چرا روح من دست و پا زده اینقدر تو لجن جسم؟ یعنی باور کنم که دنیا قشنگه تو قفس چشم؟
بری بسازی یه جزیره بغل قشم مزنه ی دنیارم بدی هوسه که
اراده کرد دیگه زندگی شده باب منوال من ستاره هارو لمس میکنم هنگام شب
چرا خیلی ها نا امیدن من تو لحظات کمبودت با تو میشم
اونکه بد بود و نارو میزد بادو میزد آینه ی زندگیتو بکن صاف و بی خط
نگو خیلی ها نا امیدن من تو لحظات کمبودت با تو میشم
اونکه بد بود و نارو میزد بادو میزد آینه ی زندگیتو بکن صاف و بی خط
میخوام اسیر سکوت نشی نری ورقاتو پاره کنی حرفاتو بروز ندی
نیمکت ها کهنه میشن و سر همون صف آدمای پارسال واینمیستن
نه تابعی هست نه عابری مرد من میخوام خیابونای واقعی تر
خریدار ترک های دستم هستی نه تو هم مثل همه اونا غلط کردی
این نیز بگذر یه روز نوه هامو میبینم خاندانم همه جارو میگیرن
همه ی رفیقام دوستای خدا ما هم میشینیم شبا روزها به دعا
اما با دستا نه با افکارم تو درسا که باشم هر ساعت ساعت
در راه دوست باید شاهرگها زد بیداریم تا بکنن مارم باور
چرا خیلی ها نا امیدن من تو لحظات کمبودت با تو میشم
اونکه بد بود و نارو میزد بادو میزد آینه ی زندگیتو بکن صاف و بی خط
نگو خیلی ها نا امیدن من تو لحظات کمبودت با تو میشم
اونکه بد بود و نارو میزد بادو میزد آینه ی زندگیتو بکن صاف و بی خط
هر چی میخوای تصور کن مال توئه فقط بد نباش
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از پیشرو
نظرات