Shahyar Ghanbari – Sormedan Va Hanjareh
متن آهنگ سرمه دان وحنجره از شهیار قنبری
بخور دان ها را چه بر سر آمده است
که بوی گوشت سوخته میاید
و شاعران چه بر سپیدی کاغذ نوشته اند
که سرمه دان سراغ حنجره را می گیرد
اوباشان که پیشانی ماه را به سنگ زده بودند
هنوز تماشای بتی را اصرار می کنند
و به جست و جوی مژه ای
مرکب و کاغذ را انگار که سرمه ای به چشم میکشند
اوباشان از درخت سوزان برگشته اند
هنگامی که شاعران خود سوزی را بر خط آبی دریا نوشته اند
نامه ای فرو شده در تنگ حضور جاری عشق است
تا نهایت کف
پروانه ی سپید دلیل روشن عشق است
و ابریشم دلیل جاری آتش
سرمه دان می خشکد
sorme dan mikhoshkad
حنجره می ماند اما در قحط سال صداها
hanjare mimanad amma dar ghahte sale sedaha
پروانه ی سپید دلیل روشن عشق است
و ابریشم دلیل جاری آتش
سرمه دان می خشکد
sorme dan mikhoshkad
حنجره می ماند اما در قحط سال صداها
hanjare mimanad amma dar ghahte sale sedaha
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از شهیار قنبری
نظرات