Shahrokh – Talangor
متن آهنگ تلنگر از شاهرخ
درگیر میشم با دلم بسکه خیال کرد آهن
بسکه ترک خورد و ندید با هر تلنگر می شکنه
سخته بخوام باور کنم راهم بجز بن بست نیست
دیره بفهمم هر کسی اونیکه میگه هست نیست
از آدمای دور و بر کی داره از حالم خبر
هر لحظه با دلواپسی روز گذاشتم پشت سر
از شب نگو از شب نپرس خوابی تویه بیداریه
مثله همه شعرهای من که خط به خط تکراریه
درگیر میشم با دلم بسکه خیال کرد آهن
بسکه ترک خورد و ندید با هر تلنگر می شکنه
سخته بخوام باور کنم راهم بجز بن بست نیست
دیره بفهمم هر کسی اونیکه میگه هست نیست
پشت نقاب دوستی لبخنها شد باورم
نشناختم تا آخرش وقتی گذشت آب از سرمپ
هرچند از نامردمی بازیچه ی دنیا شدم
توو اونهمه سردرگمی با اسم تو پیدا شدم
جایی که جون میشد تموم حق نفس دادی به من
هستیمو این دنیا گرفت اما تو پس دادی به من
درگیر میشم با دلم بس که خیال کرد آهن
بس که ترک خورد و ندید با هر تلنگر می شکنه
سخته بخوام باور کنم راهم بجز بن بست نیست
دیره بفهمم هر کسی اونیکه میگه هست نیست
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از شاهرخ
نظرات