Dariush – Vadeye Ma Lab Darya
متن آهنگ وعده ما لب دریا از داریوش اقبالی
عصر ما عصر فریبه عصر اسمای غریبه
عصر پژمردن گلدون چترای سیاه تو بارون
شهر ما سرش شلوغه وعده هاش همه دروغه
آسموناش پر دوده قلب عاشقاش كبوده
كاش تو قحطی شقایق بشینیم توی یه قایق
بزنیم دلو به دریا من و تو تنهای تنها
خونه هامون پر نرده پشت هر پنجره پرده
قفسا پر پرنده لبای بدون خنده
چشما خونه ی سؤاله مهربون شدن محاله
نه برای عشق میلی نه كسی به فكر لیلی
كاش تو قحطی شقایق بشینیم توی یه قایق
بزنیم دلو به دریا من و تو تنهای تنها
اون قده میریم كه ساحل از من و تو بشه غافل
قایقو با هم میرونیم اونجا تا ابد میمونیم
جایی كه نه آسمونش نه صدای مردمونش
نه غمش نه جنب و جوشش نه گلای گل فروشش
مث اینجا آهنی نیست مث اینجا آهنی نیست
پس ببین یادت بمونه كسی یم اینو ندونه
زنده بودیم اگه فردا وعده ی ما لب دریا
زنده بودیم اگه فردا وعده ی ما لب دریا
مث اینجا آهنی نیست مث اینجا آهنی نیست
پس ببین یادت بمونه كسی یم اینو ندونه
زنده بودیم اگه فردا وعده ی ما لب دریا
زنده بودیم اگه فردا وعده ی ما لب دریا
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از داریوش اقبالی
نظرات