دانلود آهنگ وقتی که از شاهین نجفی

توضیحات

vaghti-ke-shahin-najafi

 

متن آهنگ وقتی که از شاهین نجفی

 

وقتی کلمه کنار کلمه بنشیند جایی دارد..
تمام زنگ تفریحمان را یک انقلاب میدزدد.
مسیر را اشتباه رفتیم راه نه بیراهه رفتیم.
و مردمی که هیجان دوست و شخصیت پرستند.
بگذر و بگذار که زمان بگذرد
نفس بکش,در هوا نفس بکش
از نگاه کردن به دور و برت نترس
اينجا رو ترک کن ولي منو ترک نکن
به دور و بر نگاه کن و زمين خودت رو انتخاب کن
براي عمر دراز و پرواز بلندي که داري انتخاب کن
و لبخندهايي که بر لب مياري و اشک هايي که مي ريزي
و هر چه را که مي بيني و به آن دست مي زني
هميشه همه ي زندگي تو خواهد بود.
بدو خرگوش,بدو
لانه ات را بکن و خورشيد را فراموش کن
سرانجام وقتي کار تموم شد
از پا ننشين,وقت کندن لانه ي ديگر است
براي عمر دراز و پرواز بلندي که داري
اما اگر بر موج دريا سوار بشي
و تعادلت را بر روي بلندترين موج ها حفظ کني
زودتر به سوي گور مي شتابي
وقتي كه كاندوم كاپوت بود زشت بود، بد بود
وقتي كه سردار سپاه بدلي از ممد بود
وقتي كه هروئين و سرنگ هدفمند بودند
وقتي كه مسكن ها خودشون دردمند بودند
وقتي كه جنگ نبود سقف سوراخ خونه زير بمب “باران” بود
وقتي كه جنگ نبودو مغزها زير”بمب باران” بود
وقتي كه دراكولا براي برادرم “گشت” بود
وقتي كه مركز دنيا براي من رشت بود
وقتي كه انقلاب خم شد به خاوران رسيد
وقتي كه نامه هاي جمكران به جماران رسيد
وقتي كه زن هنوز زن نشده بود “مادر” بود
وقتي كه دوسته دوسته خواهرم خواهر بود
وقتي كه مقنعه ها هنوز لب شتري بودند
وقتي سواران حسين لات هاي موتوري بودند
وقتي تویى و بغض طنز و طنز بغض آلود
وقتي تویى و يك گله عالم مردود
وقتي تویى و توبه و شعرهاي دست به عصا
وقتي تویى و فكر شاشيدن به اين دنيا
وقتي كه توت فرنگي و موز تو بهشت مجاني شد
وقتي كه عشق بازي چشم و پستان پنهاني شد
وقتي كه تام ، جري رو جر دادو تا آخر خورد
وقتي كه فكر هجده ساله ام رو پريود يه دختر برد
وقتي كه با مشكي رنگ عشقه پوك شديم
ديدي كه چطور با دياپازم هاي شكسته كوك شديم
وقتي كه ياد تو شورت و سجاده ام رو تر ميكرد
وقتي كه بيست سالگيم در كوچتون خطر ميكرد
وقتي كه “شاملو” پا نداشت ، معلم هزار پا بود
وقتي كه “نصرت” پشت ميز نبود ، روي تخت تنها بود
وقتي تویى و بغض طنز و طنز بغض آلود
وقتي تویى و يك گله عالم مردود
وقتي تویى و توبه و شعرهاي دست به عصا
وقتي تویى و فكر شاشيدن به اين دنيا
وقتي اصلاح طلبي و رفورميسم شبيه هم بودند
وقتي انقلابي ها خم شدند يا كه كم بودند
وقتي كه ريش ها ته ريش و ريشه ها زير تيشه شدند
وقتي كه “باكري” و “همت” ها سياست پيشه شدند
وقتي كه فريدون اووردوز كرد ، مرد
وقتي كه بيست ميليون رأي رو باد با خود برد
وقتي كه عباء ها شكلاتي ، سفيد ، زرد بودند
وقتي كه آزاد بوديم و آزادي ها شكل درد بودند
وقتي كه سينما كارگردانش باتوم دار بود
سينما نبود ، سيرك بود پر از “هديه” و “گلزار” بود
وقتي تویى و بغض طنز و طنز…
وقتي كه زن من و دختر تو و مادر شما يعني “داف”
وقتي كه رپ قي شد از گلوي هر لومپن علاف
وقتي كه شبه ماركس روي سر دريدا بود
وقتي كه دالي پشت بوم فريدا بود
وقتي كه حسين كاخ سفيد داشت ، باراك شد
وقتي كه نماينده ما توي آمريكا ناياب شد
وقتي كه به سياست خنديديم و سياست به ما خنديد
وقتي كه طنز پارازيت داشت ، فركانس ها گنديد
وقتي حقوق بشر بازي و استراتژي بود
وقتي وطن كوروش و چلو كباب و نوستالوژي بود
وقتي كه ، وقتي كه اتفاق مي افتاد
از پشت پرده كسي به ما بيلاخ نشان ميداد
وقتي تویى و بغض طنز و طنز بغض آلود
وقتي تویى و يك گله عالم مردود
وقتي تویى و توبه و شعرهاي دست به عصا
وقتي تویى و فكر شاشيدن به اين دنيا
وقتي…!

آثار دیگر این خواننده

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *