” ابلها ! مردا ! عدوي تو نيستم من !

انکار توام ! “

– دو تا “ت ” بَده !

تاريخ و ترک سيگار

مرض عادي مي شه واسه جماعت بيمار !

مثل درد پريود و يه کمي بيشتر

داري مي ميري اداي زنده ها رو در نيار !

لک خون گوشه لبته ! چسبيده ! وردار

من و اين خانوم رابطه اي نداريم سرکار !

بايد بلند بگي

ولي خوب شاش بند شدي !

به تو هيچ ربطي نداره ! شعار رو ديوار !

مي خوان خانوما و آقايون از هم تفکيک شن !

بوش و لابي يهود ببين و تحريک شن

و مسيح لات دم کوچه با دستمال يزدي

به قول ” مريم هوله ” نيچه تو لباس کردي

يه هاله ي مقدس رو سر مترسک!

يکي بزغاله مي بينه همه رو ! يکي هم سگ !

شکم سير و مغر پير و انقلاب مخملي !

چريک کت شلواري و چه گواراي فکلي !

سياسياي مست و مستاي معتقد !

دکتر و پرفسور با پيشوند سيد !

مفتي بي ريشه و ريشه ي مفتي ! امت گشنه !

کرم و کلام کذب و کشف و کتاب کهنه

دولت بيمار ! ملت بيزار ! مدير غايب

جوون و جلق و جهاد اکبر و امام نائب

شهيد زنده و زنده هاي مرده بي کفن

چماق و چراغ ِ دين چلغوزاي بي وطن

فردوسي ! خط امامي با سربند يا زهرا

حافظ ! يه بسيجي کلاچ به دست سر کوچه ها

حقوق بشر بشر بي هدف هاي شيرين

تلفيق مسجد با نماي کاخ سفيد کرملين

فمينيست مردونه ! حق زن مي شه بازيچه !

فالاچي با دامن ميني ژوپ و سبيل نيچه

اين يعني نقش من تو فيلم زندگي سگي

رل جنازه اي که زنده است

به همين سادگي

نفس کشيدن تو يه متن خسته با خط کشي

آخر قصه ي همه است ! آخر سگ کشي !

اين يعني نقش من تو فيلم زندگي سگي

رول يه جنازه که زنده است به همين سادگي

نفس کشيدن تو يه متن خسته با خط کشي

آخر قصه ي همه است ! آخر سگ کشي !

دختر خاله ي محجبه !ياد هفت سالگي

! زير پتو ! دکتر بازي و کشف يک سادگي

زن همسايه ! مشکل جنسي ! شوهر بيکاره

سه سال حبس و يه آش نخورده و سکس نيمه کاره

دوستي با دوست مامان و بيوه هاي تشنه لب

عاشق دختر همسايه فقط واسه يه شب

شباي عاشورا و فيلم پورونو خونه خالي

شب شعر و روزاي سگي و معشوق خيالي

حسرت بوسيدن لبت وسط خيابون !

عقده ي هم آغوشي با تو بي ترس زندون

دنبال کردنت تو خيابون و کوچه خلوت

يه گل پژمرده با نامه يا با ده دقيقه صحبت

يه قلب شونزده ساله که از ترس مامور مي زنه

مامور اگه نبينه ! خونواده سرتو مي زنه

يه بکارتي ! که معنيش واست غريبه

غيرت داداش و بابا که حالا شدن غريبه

فرار و خيابون و اعتياد و فحشا !

قصه هايي که شايد تکراري شده واسه ما

مسيح عربده کش با دستمال يزدي

مريم واست هيچ شانسي نيست که به خونه برگردي

مريم بيوه و مريم بي حق حضانت !

مريم بي ارث و مريم بي حق شهادت !

مريم تو بنده واسه چند تا دونه امضا !

مريمي که خودکشي شده توي بازداشتگاه

به نقش سياهي لشگر تو فيلم راضي باش

چشاتو ببند و فقط به فکر بازي باش

خر شو از خودت دست بکش ! افول کن !

ببند دهنتو ! شرايطو قبول کن !

اين سنت پيغمبره ! بپذير !

زن يا مرد ! فرقي نمي کنه ! بمير !

اين يعني نقش من تو فيلم زندگي سگي

رول يه جنازه که زنده است به همين سادگي

نفس کشيدن تو يه متن خسته با خط کشي

آخر قصه ي همه است ! آخر سگ کشي

اين يعني نقش من تو فيلم زندگي سگي

رول يه جنازه که زنده است به همين سادگي

نفس کشيدن تو يه متن خسته با خط کشي

آخر قصه ي همه است ! آخر سگ کشي