Donya – Zendegim
متن آهنگ زندگیم از دنیا دادرسان
اومدی وقتی که بارون شب از پنجره شست
وقتی تار عنکبوت بسته بود این صندوق پست
اومدی وقتی که دیگه تلفن زنگ نمیزد
وقتی من مونده بودم با یه بغل خیال بد
اومدی تا در بیام از توی جلد خستگی
اومدی تا منو بسپاری به دست زندگی
با تو رقصیدن مهتابو تماشا کردم
روی شونه هات کلافه بغضمو وا کردم بغضمو وا کردم
تاب غصه ها شکست و با یه رنگی قد کشید
آخرش یکی تو دنیا حرفای منو شنید
یکی اومد تا بفهمه لهجه ی زخم منو
یکی اومد تا ببنده جاده ی برگشتنو
اومدی تا در بیام از توی جلد خستگی
اومدی تا منو بسپاری به دست زندگی
با تو رقصیدن مهتابو تماشا کردم
روی شونه هات کلافه بغضمو وا کردم بغضمو وا کردم
تا ته دنیا با تو تا ته این راه با تو رو هستم
تجربه های با تو دیدن مهتاب با تو رو هستم با تو هستم
با تو رقصیدن مهتابو تماشا کردم
روی شونه هات کلافه بغضمو وا کردم بغضمو وا کردم
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از دنیا دادرسان
نظرات