Betti – Zoraghe Kaghazi
متن آهنگ زورق کاغذی از بتی
به مسجد گر بت از بتهاست می دانستم اکنون
در این خمرخانه رندان بت از بتگر نمی دانم
چو محوم شد در این دریا همه نامی که دانستم
در این دریای بی نامی دو نام آور نمی دانم
یکی را چون نمی دانم همه چون دانم از مستی
یکی رهرو یکی راه و یکی رهبر نمی دانم
کجا بودم کجا رفتم کجایم من
به تاریکی در افتادم ره روشن نمی دانم
چگونه دم توانم زد در این وادی بی پایان
که ورد عاشقان اینجا به جز شیون نمی دانم
کجا بودم کجا رفتم کجایم من
به تاریکی در افتادم ره روشن نمی دانم
کجا بودم کجا رفتم کجایم من
به تاریکی در افتادم ره روشن نمی دانم
کجا بودم کجا رفتم کجایم من
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از بتی
نظرات